به گزارش مشرق، موضوع معتبر بودن اصلاحات اساسنامه فدراسیون فوتبال که اخیرا در رسانهها مطرح شده و حتی پای آن به برنامههای تلویزیونی هم کشیده شد قدمتی حدودا 3 ساله دارد که در ماههای پیش از مجمع انتخاباتی فدراسیون در اسفند 90 بحث روز رسانهها و اعضای مجمع بود.
فدراسیونیها که یک دوره طی سالهای 86 تا 90 بر مسند ریاست نشسته بودند، احساس میکردند اساسنامه قبلی علاوه بر اینکه اختیارات رییس را محدود کرده موانعی هم در راه اداره مطلوب فدراسیون ایجاد کرده است. همین شد که این بحث راه افتاد و به پیشنهاد آنها و موافقت اعضای مجمع، کارگروهی برای بررسی اصلاحات اساسنامه فعال شد.
تغییرات مدنظر فدراسیون برای اصلاح اساسنامه چه بود؟
اگرچه فدراسیون تقریبا 11 موضوع یا بند در اساسنامه را هدف قرار داده بود اما همان موقع علی کفاشیان بیشتر به دنبال حق انتخاب نوابش در فدراسیون بود و البته چند موضوع دیگر که به همه اینها توسعه اختیارات دبیرکل را هم میتوان اضافه کرد.
از مهمترین تغییراتی که در اساسنامه ایجاد شد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتصاب نواب رییس
نواب رییس فدراسیون به پیشنهاد رییس فدراسیون و تایید اعضای مجمع فعال شوند که در اساسنامه قدیم آنها هر کسی خود میتوانست به طور مستقل برای نایبرییسی کاندیدا شود و از مجمع رای موافق بگیرد.
- محدوده اختیارات هیات رییسه
طبق ماده 12 یا یکی دیگر از مواد اساسنامه، مجمع میتوانست اختیارات هیات رییسه را محدود کند که در اساسنامه جدید این مجوز حذف شده است.
- تعیین تعداد تیمهای لیگ
براساس اساسنامه قدیم تعیین تعداد تیمهای لیگها برعهده اعضای مجمع بود که در اساسنامه جدید این اختیار به هیات رییسه تفویض شده است.
- تداوم کاندیداتوری رییس فدراسیون
طبق اساسنامه قدیم رییس فدراسیون نمیتواند بیشتر از دو دوره متوالی برای ریاست کاندیدا شود که این محدودیت هم حذف شد.
- گرفتن تاییدیه از اعضای مجمع برای کاندیداها
براساس قانون گذشته کاندیدای ریاست فدراسیون نیاز به تاییدیه از 10 نفر اعضای مجمع و کاندیدای نایبرییسی نیاز به تاییدیه 5 نفر از اعضای مجمع داشت که در این بند هم تغییراتی بوجود آمده است.
- سابقه مدیریت ورزشی رییس فدراسیون
داشتن 5 سال سابقه مدیریت تخصصی در ورزش برای کاندیدای اعضای هیات رییسه یا نواب رییس فدراسیون و همچنین 10 سال سابقه مدیریت ورزشی برای کاندیدای رییس فدراسیون جزو شروط اساسنامه قدیم بود که کلمه مدیریت تخصصی در حوزه ورزش به سابقه صرفا مدیریتی (در هر حوزهای) تغییر پیدا کرد. ظاهرا این تغییر بیشتر مدنظر مسوولان وقت وزارت ورزش و جوانان بود که بعضا خواهان راهیابی افرادی نزدیک به خود به فدراسیون فوتبال بودند.
- افزایش اختیار فدراسیون برای هزینه کردن
براساس یکی دیگر از تغییرات اساسنامه اختیار رییس فدراسیون برای هزینه کردن و استفاده از اعتبارات مالی فدراسیون برای امور جاری بیشتر شد.
- تشکیل مجمع برعهده رییس فدراسیون
پیش از این عالیترین مقام مجمع که معمولا رییس سازمان تربیت بدنی یا وزیر ورزش بود، ریاست مجمع را برعهده میگرفت و طبیعتا تشکیل مجمع هم با اختیار یا اجازه او بود. رییس مجمع که خود از اعضای مجمع است حق رای داشت اما رییس فدراسیون بر همین اساس حق رای ندارد. در اساسنامه جدید عنوان شده رییس مجمع حق رای ندارد و این کار باعث میشود خود به خود ریاست مجمع به رییس فدراسیون واگذار شود!
- روابط عمومی و کمیته بینالملل فدراسیون زیرنظر دبیرکل
براساس اساسنامه جدید روابط عمومی و کمیته بینالملل تحت اختیار و نظر دبیرکل فدراسیون قرار گرفتند.
- تعدادی موارد حقوقی هم هست که در اساسنامه جدید با تغییرات مواجه شد
پس از بحثهایی که پیرامون اصلاح اساسنامه یا درستتر تغییر اساسنامه در مجمع فدراسیون صورت گرفت و البته مشخص نشد آیا اعضا بالاخره به تمامی این تغییرات رای دادند یا برخی را به اختیار هیات رییسه گذاشتند، نهایتا موضوع تاییدیه فیفا برای تغییرات فوق مطرح شد و سفرهایی هم در این بین صورت گرفت و پس از آنها بارها از سوی مسوولان فدراسیون شنیده شد که اصلاحات جدید اساسنامه به تایید فیفا رسید.
** منتقدان! چرا همان موقع پیگیر نشدند؟
این در حالی است که با گذشت 3 سال از موضوع و فعالیت مدیرانی که براساس اساسنامه جدید تاکنون مسوول بودند، اخیرا عنوان شده که فیفا این تغییرات را تایید نکرده است! یا اینکه تغییرات اصلا نیازی به تاییدیه فیفا ندارد! جدا از اینکه بالاخره کدام نظر درست است، اینکه چرا در همان زمان موضعگیریهای رسمی صورت نگرفت تا اذهان مردم روشن شود، خود جای سوال دارد.
** این ماجرا پشت پرده دارد؟
همینطور سوالات مشابهی مبنی بر اینکه اگر رییس فدراسیون و نوابش با شیوه غلط و اساسنامه غیرقانونی بر سرکار نشستهاند، چرا منتقدان تاکنون ساکت مانده و اجازه فعالیت 3 ساله به آنها داده و الان یادشان افتاده است؟ آیا واقعا تخلفی صورت گرفته و چون مدیران پیشین وزارت ورزش پایشان وسط بوده تاکنون واکنشی نشان نمیدادند و مدیران فعلی هم تا الان صرفا بخاطر حضور تیم ملی در جام جهانی چیزی نگفته بودند؟!
در هر حال طرح دوباره این موضوع باعث تحرک بعضی نهادها و افراد مختلف در استعلام گرفتن از فیفا شده و باید دید گروههای احتمالی پشت پرده این ماجرا ( که ظاهرا در اجتماعهای مجازی طرح مساله کردند) نهایتا به چه نتیجهای میرسند چرا که کلاف مسایل و مشکلات فوتبال ایران آنقدر بهم پیچیده است و در فیفا هم بیش از کشورهای دیگر پرونده داریم که قطعا نمیتوان پیشبینی دقیقی از انتهای این جریان داشت.
فدراسیونیها که یک دوره طی سالهای 86 تا 90 بر مسند ریاست نشسته بودند، احساس میکردند اساسنامه قبلی علاوه بر اینکه اختیارات رییس را محدود کرده موانعی هم در راه اداره مطلوب فدراسیون ایجاد کرده است. همین شد که این بحث راه افتاد و به پیشنهاد آنها و موافقت اعضای مجمع، کارگروهی برای بررسی اصلاحات اساسنامه فعال شد.
تغییرات مدنظر فدراسیون برای اصلاح اساسنامه چه بود؟
اگرچه فدراسیون تقریبا 11 موضوع یا بند در اساسنامه را هدف قرار داده بود اما همان موقع علی کفاشیان بیشتر به دنبال حق انتخاب نوابش در فدراسیون بود و البته چند موضوع دیگر که به همه اینها توسعه اختیارات دبیرکل را هم میتوان اضافه کرد.
از مهمترین تغییراتی که در اساسنامه ایجاد شد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- انتصاب نواب رییس
نواب رییس فدراسیون به پیشنهاد رییس فدراسیون و تایید اعضای مجمع فعال شوند که در اساسنامه قدیم آنها هر کسی خود میتوانست به طور مستقل برای نایبرییسی کاندیدا شود و از مجمع رای موافق بگیرد.
- محدوده اختیارات هیات رییسه
طبق ماده 12 یا یکی دیگر از مواد اساسنامه، مجمع میتوانست اختیارات هیات رییسه را محدود کند که در اساسنامه جدید این مجوز حذف شده است.
- تعیین تعداد تیمهای لیگ
براساس اساسنامه قدیم تعیین تعداد تیمهای لیگها برعهده اعضای مجمع بود که در اساسنامه جدید این اختیار به هیات رییسه تفویض شده است.
- تداوم کاندیداتوری رییس فدراسیون
طبق اساسنامه قدیم رییس فدراسیون نمیتواند بیشتر از دو دوره متوالی برای ریاست کاندیدا شود که این محدودیت هم حذف شد.
- گرفتن تاییدیه از اعضای مجمع برای کاندیداها
براساس قانون گذشته کاندیدای ریاست فدراسیون نیاز به تاییدیه از 10 نفر اعضای مجمع و کاندیدای نایبرییسی نیاز به تاییدیه 5 نفر از اعضای مجمع داشت که در این بند هم تغییراتی بوجود آمده است.
- سابقه مدیریت ورزشی رییس فدراسیون
داشتن 5 سال سابقه مدیریت تخصصی در ورزش برای کاندیدای اعضای هیات رییسه یا نواب رییس فدراسیون و همچنین 10 سال سابقه مدیریت ورزشی برای کاندیدای رییس فدراسیون جزو شروط اساسنامه قدیم بود که کلمه مدیریت تخصصی در حوزه ورزش به سابقه صرفا مدیریتی (در هر حوزهای) تغییر پیدا کرد. ظاهرا این تغییر بیشتر مدنظر مسوولان وقت وزارت ورزش و جوانان بود که بعضا خواهان راهیابی افرادی نزدیک به خود به فدراسیون فوتبال بودند.
- افزایش اختیار فدراسیون برای هزینه کردن
براساس یکی دیگر از تغییرات اساسنامه اختیار رییس فدراسیون برای هزینه کردن و استفاده از اعتبارات مالی فدراسیون برای امور جاری بیشتر شد.
- تشکیل مجمع برعهده رییس فدراسیون
پیش از این عالیترین مقام مجمع که معمولا رییس سازمان تربیت بدنی یا وزیر ورزش بود، ریاست مجمع را برعهده میگرفت و طبیعتا تشکیل مجمع هم با اختیار یا اجازه او بود. رییس مجمع که خود از اعضای مجمع است حق رای داشت اما رییس فدراسیون بر همین اساس حق رای ندارد. در اساسنامه جدید عنوان شده رییس مجمع حق رای ندارد و این کار باعث میشود خود به خود ریاست مجمع به رییس فدراسیون واگذار شود!
- روابط عمومی و کمیته بینالملل فدراسیون زیرنظر دبیرکل
براساس اساسنامه جدید روابط عمومی و کمیته بینالملل تحت اختیار و نظر دبیرکل فدراسیون قرار گرفتند.
- تعدادی موارد حقوقی هم هست که در اساسنامه جدید با تغییرات مواجه شد
پس از بحثهایی که پیرامون اصلاح اساسنامه یا درستتر تغییر اساسنامه در مجمع فدراسیون صورت گرفت و البته مشخص نشد آیا اعضا بالاخره به تمامی این تغییرات رای دادند یا برخی را به اختیار هیات رییسه گذاشتند، نهایتا موضوع تاییدیه فیفا برای تغییرات فوق مطرح شد و سفرهایی هم در این بین صورت گرفت و پس از آنها بارها از سوی مسوولان فدراسیون شنیده شد که اصلاحات جدید اساسنامه به تایید فیفا رسید.
** منتقدان! چرا همان موقع پیگیر نشدند؟
این در حالی است که با گذشت 3 سال از موضوع و فعالیت مدیرانی که براساس اساسنامه جدید تاکنون مسوول بودند، اخیرا عنوان شده که فیفا این تغییرات را تایید نکرده است! یا اینکه تغییرات اصلا نیازی به تاییدیه فیفا ندارد! جدا از اینکه بالاخره کدام نظر درست است، اینکه چرا در همان زمان موضعگیریهای رسمی صورت نگرفت تا اذهان مردم روشن شود، خود جای سوال دارد.
** این ماجرا پشت پرده دارد؟
همینطور سوالات مشابهی مبنی بر اینکه اگر رییس فدراسیون و نوابش با شیوه غلط و اساسنامه غیرقانونی بر سرکار نشستهاند، چرا منتقدان تاکنون ساکت مانده و اجازه فعالیت 3 ساله به آنها داده و الان یادشان افتاده است؟ آیا واقعا تخلفی صورت گرفته و چون مدیران پیشین وزارت ورزش پایشان وسط بوده تاکنون واکنشی نشان نمیدادند و مدیران فعلی هم تا الان صرفا بخاطر حضور تیم ملی در جام جهانی چیزی نگفته بودند؟!
در هر حال طرح دوباره این موضوع باعث تحرک بعضی نهادها و افراد مختلف در استعلام گرفتن از فیفا شده و باید دید گروههای احتمالی پشت پرده این ماجرا ( که ظاهرا در اجتماعهای مجازی طرح مساله کردند) نهایتا به چه نتیجهای میرسند چرا که کلاف مسایل و مشکلات فوتبال ایران آنقدر بهم پیچیده است و در فیفا هم بیش از کشورهای دیگر پرونده داریم که قطعا نمیتوان پیشبینی دقیقی از انتهای این جریان داشت.